آنتونی رابینز ... وین دایر ... برایان تریسی ... احمد حلت ... علیرضا آزمندیان ...
تا چه حد با این اسامی آشنا هستید ؟
اگر خواننده ی همیشگی این وبلاگ و مجلات و کتاب های روانشناسی کاربردی باشید، حتماً
تا به حال چندین بار نام این افراد رو شنیدین و شاید در موردشون مطالعه هم کرده باشید.
از این افراد به عنوان تاثیر گزار ترین اشخاص در زمینه ی روان شناسی کاربردی یاد می شه.
وقتی کتاب های این افراد رو می خونید و یا به سخنرانی هاشون گوش می دید، ناخودآگاه
یاد این شعر می افتید :
همه چی آرومه، من چقدر خوشحالم ...
این افراد همیشه از پیروزی و رفتن به جلو صحبت می کنند. ممکنه این جا یه سوالاتی پیش
بیاد :
آیا واقعاً این ها همیشه موفق بوده اند ؟ و از همان بدو تولد فقط و فقط روی تاب موفقیت تاب
خورده اند ؟ !!! 
آبا واقعاً این ها همیشه شاد و خندان هستند و هیچ غمی ندارند ؟ 
آیا واقعاً این افراد با پدیده ای به نام مشکل، رو برو نشده اند ؟ 
راستش اگه جواب همه ی این سوال ها " مثبت " باشه، من یکی که دیگه سراغ اون ها و
کتاب هاشون نمی رم !!! 
چون دوست دارم از اشخاصی مطلب بخونم که از جنس من باشند ولی در صورت مثبت بودن
پاسخ ها، همچین فردی نمی تونه اهل کره ی زمین باشه و باید آدرسش رو جای دیگه
جستجو کرد .... !!!
حرف حسابت چیه نویسنده ی عزیز ؟ !!! 
عرض می کنم خدمتتون ...
با شناختی که من از این افراد به وسیله ی خوندن آثارشون و شنیدن حرف هاشون به دست
آوردم، یک فرضیه رو مطرح می کنم که حرف اصلی نوشته ام هم داخلش هست ...
افرادی هستند که حرف از موفقیت نامحدود می زنن و اعتقاد دارند که شکست وجود نداره.
می دونید چرا ؟ مستقیم برید خط بعد تا بهتون بگم ...
این افراد یه توانایی رو در درونشون پرورش دادن به اسم " شکار سختی ها " ؛
به همین سادگی !!!
همین استاد احمد حلت؛ مطمئن باشید که در زندگی اش با مشکلات فراوانی مواجه شده،
اما چون نوع برخوردش با سختی ها مثل بیشتر افراد جامعه نیست، این نوع برخورد، ایشون
رو از بقیه متمایز کرده. چطور ؟ این داستان کوتاه و ریزه میزه رو بخونید :
دو نفر کنار هم زندگی می کردند که فوق العاده با هم تفاوت داشتند. یک روز در محل زندگی
آنها باد شدیدی شروع به وزیدن کرد؛ یکیشون که باد رو ویران کننده می دید، سریع رفت
پشت یه دیوار پناه گرفت تا از باد فرار کنه. اما اون یکی، باد رو یه فرصت دید ! دست به کار
شد و چند آسیاب بادی راه انداخت. و از طریق همون آسیاب، کلی انرژی تولید کرد. هر چه
باد شدیدتر می شد، دوست اولی نگرانیش بیشتر میشد که مبادا این دیوار فرو بریزه ؟ !!!
ولی دوست دوم خوشحال تر چون هم در ساختن آسیاب بادی خبره تر میشد و هم انرژی
بیشتری تولید می کرد.
باد های شدید در حقیقت همون مشکلات ما هستند !
یه نفر در مقابل مشکلات دنبال جایی می گرده که قایم شه و می ترسه با این مشکلات
مواجه بشه. و به خاطر همین ترس، مدام در زندگی به مشکل برمی خوره و نهایتاً همین
مشکلات، اون رو به زمین می زنه.
اما کسی که جسارت برخورد با مشکلات رو داره، هیچ وقت از مشکل نمی ترسه و با افکار
خلاق خودش، اون مشکل رو شکار می کنه ...
حتی بدترین و سخت ترین مشکل ها هم، قابل شکار اند ...
این کاری است که همه ی اون افرادی که ابتدای این پست اسم بردم، انجام دادن و
حالا به عنوان افراد شکست ناپذیر در دنیا و ایران، معروفند ...
وقتی براتون مشکلی پیش میاد، هم می تونید شکار بشید و هم شکار کنید ...
انتخاب با شماست ...